ققنوس از خاكستر بر ميخيزد قسمت دوم -مهدی بابامحمودی
-1140x1000w.jpg)
تامکت در ایران
در بخش نخست اين مقاله با نحوه گزينش جنگنده F-14 تامكت براي نيروي هوايي ايران و مراحلي كه اين جنگنده طي كرد تا توانست وارد خدمت اين نيرو شود، آشنا شديم. همچنين ديديم كه چگونه نيروي هوايي ايران با سرمايهگذاري و حمايت خود از برنامه F-14، از تعطيل شدن خط توليد اين جنگنده پرهزينه در شركت نورثروپ گرومن جلوگيري كرد.
در بخش دوم اين مقاله ضمن ادامه بررسي روند جاافتادن اين جنگنده در نيروي هوايي كشورمان، وضعيت عملياتي آن را وقوع انقلاب اسلامي تشريح خواهيم نمود:
با وجود سر ناسازگار موتور، F-14 همچنان يك پرنده تحسين برانگيز و تاثيرگذار است، هواپيمايي كه خلبانان نيروي هوايي حتي با چيزي شبيه به آن هم پرواز نكرده بودند. يكي از خلبانان در اين باره توضيح ميدهد: «به عنوان يك خلبان سابق فانتوم، در عين اينكهF-4 را يك شاهكار خلقت هوانوردي ميدانم و احترام زيادي براي آن قايلم بايد اذعان كرد كه از همان ساعات اول آغاز آموزش متوجه شدم كه F-14 به زمان ما تعلق ندارد! ما در حين آموزش به هيچ مشكلي برخورد نكرديم. من با آنكه قلبا عاشق F-4 هستم بيش از آن مجذوب F-14 شدم. خلبانان زيادي بودند كه هرگز حاضر نشدند فانتوم خود را رها كنند، اما من يك معشوقه جديد پيدا كرده بودم: تامكت رنگآميزي شده با الگوي استتار بيابان كه پرچم 3 رنگ كشور مورد علاقهام بر روي دم عريض دوتايي آن نقش بسته و كلمه زيباي نيروي هوايي ايران روي دماغه آن حك شده بود.
هنگامي كه براي نخستين بار وارد كابين خلبان شدم حالت غرور عجيبي بر من غالب شده بود و از اينكه جزيي از اين برنامه بودم به خود افتخار ميكردم. بلافاصله پس از ورود تامكت به ايران، شاه به همراه ديگر فرماندهان نيروهاي مسلح براي بازديد از جنگنده جديد به پايگاه آمده بودند. من در لحظه سان ديدن شاه در درون كابين بودم. شاه نزديك هواپيما آمد و گفت: «جناب سروان، نظرت درباره جنگنده جديد نيروي هوايي چيه؟» من در جواب گفتم:«هيچ جنگندهاي بهتر از تامكت براي دفاع از حريم هوايي ايران نميشناسم.»
تمامي نفرات گردان براي پيشبرد امور دست به دست هم داده بودند. برنامه آموزش بدون هيچ مشكلي پيش ميرفت. در درون كابين آلات دقيق و سوييچهاي مختلف به طور فوقالعادهاي كنار هم چيده شده و ديد خلبانان چه در جلو و چه در عقب نسبت به F-4 بهبود چشمگيري پيدا كرده بود.
كابين F-14 بسيار راحت و آرام بود و ما براي آموزش با توجه به اينكه قبلا خلبان F-4 بوديم، مشكل چنداني نداشتيم، شايد به اين دليل كه هر دو اصلا براي نيروي دريايي طراحي شده بودند. توپ 20 ميليمتري ولكان، موشك اسپارو و سايدوايندر كاملا براي من شناخته شده بودند. تنها كار من اين بود كه ميبايست تمام وقتم را براي يادگيري سامانه كنترل آتش جديد آن و موشك AIM-54 اختصاص ميدادم.»
در حالي كه استادان امريكايي مكررا ميگفتند كه كاهش سرعت پيشرفت عملياتي شدن تامكت در ايران به دليل كمبود نفرات مناسب در نيروي هوايي است، ولي نفرات براي انجام هرچه بهتر وظايفشان، نهايت تلاش خود را ميكردند. يكي از خلبانان در اين باره توضيح ميدهد: «ما به سرعت آموزشهاي اوليه را پشت سر گذاشته و آموزش نبردهاي هوايي را آغاز كرديم. در پروازهاي آموزش نبردهاي هوايي كه F-5E و F-4 ها نقش حريفان را بازي ميكردند، ما هرگز شكست نخورديم. حتي در نبردهايي كه يك فروند F-14 با 4 فروند F-4E درگير ميشد، تامكت پس از دقايقي، پيروز بود. خلاصه چه در نيروي هوايي خودمان و بعدها چه در نيروي هوايي عراق هيچ جنگندهاي نتوانست تامكت مرا شكست دهد». وي در ادامه گفت: «شاه و فرماندهان نيروي هوايي از اينكه فانتوم نميتوانست MiG-25 هاي نيروي هوايي شوروي را رهگيري كند بسيار نگران بودند. اما ما هم دست از تلاش بر نميداشتيم و فانتوم توانست با يك موشك اسپارو، فاكس بت متجاوز را دچار صدمات جدي كند اما آن جنگنده موفق شد كه فرار كند. هر دو طرف بازي خطرناكي را آغاز كرده بودند. بعد از اين واقعه شورويها يك فروند RF-4E ما را برفراز خاك كشورشان ساقط كردند.
شرايط خطرناكي به وجود آمده بود. در سال 1355 نيروي هوايي 6 فروند پهپاد هدف AQM-37 از ايتاليا خريد تا F-14 را در عمل مورد آزمايش قرار دهد. از 5 پهپادي كه به عنوان شبيهساز فاكس بتهاي متجاوز مورد استفاده قرار گرفته و از فانتوم در آسمان پرتاب شدند، 4 فروند به وسيله موشكهاي AIM-54 مورد اصابت قرار گرفته و منهدم شدند. يك تير موشك به واسطه نقص در سامانه هدايت نتوانست هدف خود را پيدا كند. چند هفته بعد يكي از F-14 هاي ما با استفاده از رادار قدرتمند و AWG-9 خود روي فاكس بتي كه در ارتفاع 65000 پا با سرعت بيش از 2 ماخ پرواز ميكرد قفل كرد، اما خلبان نيروي هوايي شوروي بلافاصله دور زده و از مهلكه گريخت.»
در چارچوب برنامه آموزش، خلبانان براي بازديد از خط توليد موشك AIM-54A كه براي نيروي هوايي ايران طراحي شده بود به شركت «هيوز» فرستاده شدند. يكي از خلبانان شركت كننده در اين بازديد ميگويد: «در طول اين بازديد ما مونتاژ فينيكسهاي خودمان و نيروي دريايي امريكا را از نزديك ديديم. موشكهاي ما با دست و با سرعت بسيار پاييني ساخته ميشوند در حالي كه موشكهاي نيروي دريايي امريكا با سرعت عجيبي مونتاژ ميشدند، به اين صورت كه حداقل 40 تير موشك در مراحل مختلف تكميل به سر ميبرند».
از حدود 714 تير موشك AIM-54 سفارش داده شده توسط نيروي هوايي، تنها 284 تير تحويل داده شد كه شامل 10 تير موشك آموزشي بود. 40 تير موشك ديگر نيز آماده بارگيري به مقصد ايران بود كه با وقوع انقلاب اسلامي توقيف شد. يكي از خلبانان توضيح ميدهد: «AIM-54 موشكي است كه رحم ندارد. هيچ موشكي حتي در حال حاضر نميتواند با عملكرد فوقالعاده آن رقابت كند. درباره انواع موشكهاي هوا به هوا و سرعت و مانورپذيري آنها حرف و حديثهاي بسياري در جريان بود اما در سال 1357 ما با هدفگيري يك پهپاد هدف توسط فينيكس، شليك آن از ارتفاع 79000 پا و سرعت 4/4 ماخ را آزمايش كرديم. اين موشك بزرگ و سنگين هيچ محدوديت خزش به بالا و پايين نداشته و مانورهايي با شدت g17 را انجام ميدهد. ما از اين موشك در زدن هدفي به فاصله 212 كيلومتر (1358) استفاده كرديم كه يك ركورد غيررسمي محسوب ميشود. تنها مشكل اين سلاح تعمير و نگهداري آن بود. فينيكس يك موشك بسيار پيچيده است».
از توانايي F-14 در شليك همزمان 6 موشك به سمت 6 هدف متحرك بارها گفته و شنيدهايم، اما يكي از خلبانان درباره اين قابليت تامكت وقتي كه 6 موشك سنگين را به آسمان ميبرد شك دارد:
«ما بندرت تامكتهايمان را به 6 موشك AIM-54 مسلح ميكرديم. من تنها 2 تامكت را در تمام عمر خود با چنين آرايشي مشاهده كردم كه قبل از جنگ ايران و عراق بود. در ارديبهشت 1357 من با يك F-14 مسلح به 6 تير موشك فينيكس پرواز كردم و از تاثير منفي كه اين موشكهاي بزرگ و سنگين بر روي سرعت، برد و مانورپذيري هواپيما ميگذارد شگفت زده شدم. يك تامكت مجهز به 6 موشك فينيكس نميتواند نبرد هوايي نزديك (تن به تن) انجام دهد و سرعت فرود آن نيز به حدود290 كيلومتر بر ساعت ميرسد كه هم براي هواپيما و هم براي خدمه سرعت خطرناكي است».
تامكت اگرچه قابليت انهدام هدف از فواصل بسيار دور را داراست، اين جنگنده در عين حال يك رزمنده برتر نبردهاي تن به تن محسوب ميشود. يكي از خلبانان به نقل از استاد خلبانان نيروي دريايي ايالات متحده ميگويد: «وقتي امريكايي نحوه انجام نبرد تن به تن با F-4 را به ما آموختند به ما گفتند: «همواره دشمن را در ديد خود داشته باشيد. اگر به شما حمله كردند هميشه بهترين راه فرار كردن از دست آنها نيست. حريفان خود را شاخ به شاخ ملاقات كنيد زيرا فرار كردن از دست موشكي كه از روبه رو ميآيد بسيار آسانتر از موشكي است كه از پشت به شما نزديك ميشود». حين آموزش آنها همچنين ميگفتند: «همان طور كه حريف را در ديد خود داريد در شروع حمله پيش دستي كنيد كه حمله با F-14 كاري بسيار آسان است. در نبرد تن به تن به دم حريف بچسبيد كه موقعيت برتر همين است.» ما اين درسها را به خوبي فرا گرفتيم. در طول جنگ من بارها و بارها به جنگندههاي MiG-21و ميراژهاي مجهز به موشكهاي جديد هوا به هواي ماژيك برخورد كردم. دو حالت اتفاق ميافتاد: يا آنها قبل از اينكه متوجه حضور من شوند از بين ميرفتند يا اينكه متوجه حضور من شده و با سرعت هرچه تمامتر فرار ميكردند. مهم نبود چه جنگندهاي حريف ماست زيرا تامكتهاي ما ميتوانستند با يك مانور كوچك در موقعيت شليك قرار بگيرند. موشك سايدوايندر و توپ ولكان ثابت كردند كه در جنگهاي تن به تن تسليحاتي بسيار موفق هستند».
يكي ديگر از خلبانان نتيجه گيري ميكند: «ما به همراه خلبانان نيروي دريايي در حالي آموزش ميديديم كه خلبانان اين نيرو بارها و بارها خلبانان نيروي هوايي ايالات متحده و نيروي هوايي رژيم صهيونيستي را در مانورها شكست داده بودند. آنها واقعا ما را به خوبي آموزش داده بودند».
نيروي هوايي ارتش علاوه بر تجهيز به موشك AIM-54A تعداد 800 تير موشك AIM-9P سايدويندر نيز براي ناوگان تامكت خود خريداري نمود. اگرچه در اسناد آمده است كه نيروي هوايي موشك AIM-7F اسپارو نيز دريافت كرده در واقع هيچ موشكي از اين نوع به lhتحويل داده نشد زيرا نيروي هوايي ارتش تمايل داشت چه در نبردهاي هوايي دوربرد و چه ميان برد از موشك AIM-54 استفاده كند. اما در ادامه نيروي هوايي تعداد قابل ملاحظهاي موشك AIM-7E-2 و AIM-7E-4 دريافت كرد كه هر دو، نمونه به خصوصي از اسپارو بودند كه با رادار AWG-9 سازگاري داشتند.
براي پشتيباني از ناوگان F-14 (در كنار F-4) نيروي هوايي بين سالهاي 1353 تا 1357 ، 14 فروند هواپيماي سوخترسان بويينگ KC707-3J9C خريداري نمود.
6 فروند اوليه از اين هواپيماها براي سوخترساني هوايي (IFR) تنها به بوم مجهز شده بودند اما از سال 1355 بويينگ 6 فروند ديگر را با لولههاي سوخترساني نوك بال مدل «بيچ 1800» تحويل نيروي هوايي داد. اين 6 فروند كه به طور ويژه براي پشتيباني از تامكتها تجهيز شده بودند از سامانه سوخترساني استاندارد نيروي دريايي ايالات متحده استفاده ميكنند. به مرور 6 فروند اوليه نيز به چنين غلافهايي تجهيز شدند.
در ادامه 2 فروند KC707 با نصب سامانههاي بخصوصي به هواپيماهاي جاسوسي الكترونيك / جاسوسي علائم تبديل شدند. اين هواپيماها براي شنود مكالمات دشمن، ثبت فعاليتهاي الكترونيكي آنها و فعاليت سامانههاي دفاع هوايي مورد استفاده قرار ميگيرند. يكي از خلبانان در اين باره توضيح ميدهد:
« در دهه 50 شمسي طبق قرارداد تعداد زيادي از KC707 هاي ما توسط خلبانان امريكايي پرواز داده ميشدند. اين مساله در جنگ تحميلي باعث بروز مشكلاتي شد زيرا خلبانان ما تنها توانايي استفاده از 6 فروند KC707 را داشتند. دو فروند كه براي امور ترابري آماده شده بودند همواره در حالت آماده باش قرار داشتند تا در صورت نياز قطعات يدكي را از هر نقطهاي از دنيا به انبارهاي نيروي هوايي برسانند».
«انقلاب اسلامي به پيروزي ميرسد»
پس از وقوع انقلاب بسياري از رسانههاي گفتاري و نوشتاري غرب به تحليل وضعيت نيروهاي مسلح ايران پرداختند. بيشتر آنها اظهار داشتند كه تعداد زيادي از خلبانان تامكت كشور را ترك گفتهاند. اما برخلاف گفته اين رسانهها و با وجود مشكلات زيادي كه گريبانگير اين دسته از نفرات نيروي هوايي بود، قسمت اعظم خلبانان برگزيده و با تجربه در كشور باقي مانده و به قسم سربازي وطن خود وفادار ماندند.
در بهمن 1357، آموزش خلبانان و نفرات فني F-14 چه در ايران و چه در امريكا متوقف شد. شرايط، زماني بدتر شد كه امريكاييها قبل از مراجعت به كشور خود سعي در خرابكاري در سامانهها داشتند. يكي از خلبانان توضيح ميدهد: «تكنسينهاي شركت هيوز قبل از ترك ايران 16 تير موشك فينيكس را از كار انداختند. اين 16 موشك در بهترين شرايط آمادگي در نزديكي آشيانههاي مستحكم F-14 هاي آماده پرواز (آلرت) نگهداري ميشدند. بعدها رسانههاي غربي عنوان كردند كه امريكاييها تقريبا تمام ناوگان F-14 را از كار انداخته و آنهايي كه جان سالم به در بردهاند توانايي استفاده از موشك AIM-54 را ندارند. در واقع بقيه موشكها در انبارهاي امن، محافظت شده و بستهبنديهاي مخصوص نگهداري، در پايگاه هشتم شكاري آرميده بودند. در ادامه، برخلاف تصور امريكاييها با استفاده از قطعات يدكي، آن 16 موشك فينيكس را هم عملياتي كرديم».
با وجود جنجال رسانههاي غرب درباره خرابكاري، نيروي دريايي ايالات متحده كه دقيقا ميدانست چه اتفاقي در حال وقوع است، بلافاصله پس از سقوط شاه، به مركز آزمايشهاي دريايي خود در «پوينت موگو» كاليفرنيا ماموريت داد كه يك سامانه پادكار الكترونيك طراحي كرده و بسازد كه موشكهاي AIM-54A فروخته شده به ايران را شكست داده و موفقيت موشكهاي AIM-54 نيروي دريايي عليه سامانههاي پادكار الكترونيك ايران را تضمين كند. به اين مركز همچنين ابلاغ شده بود كه رادار ICWD تامكتها را طوري بهينه سازي كند كه امواج ساطع شده از رادار AWG-9 تامكتهاي ايران را از فاصله بسيار دور شناسايي كند.
لازم به ذكر است نيروي دريايي ايالات متحده كه از زمان آغاز برنامه F-14 هيچ اعتباري براي ارتقاي سامانههاي آن اختصاص نداده بود، با سقوط محمدرضا پهلوي فقط براي انجام اين دو برنامه، 200 ميليون دلار خرج كرد. به علاوه نيروي دريايي براي ورود به خدمت هرچه سريعتر نمونه ارتقا يافته فينيكس، AIM-54B دست به كار شد. كارها آن چنان با عجله پيش رفت كه مدتي بعد موشكها در حالي وارد خدمت شدند كه از كيفيت پايين ساخت رنج ميبردند. نگراني فرماندهان ارشد نيروي دريايي ايالات متحده كاملا به جا بود زيرا حضور F-14 در خليج فارس يك تهديد جدي عليه ناوگان ناوهاي هواپيما بر آنها محسوب ميشود.
ديگر F-14 به بحث روز ايالات متحده و ايران تبديل شده بود. در برههاي زمزمههايي به گوش ميرسيد كه طي مذاكرات مقامات امريكايي با دولت ايران قرار شده كه تامكتها به ايالات متحده بازگردانده شده و در ادامه به نيروي هوايي ايالات متحده يا انگلستان و يا عربستان سعودي فروخته شود. در حالي كه هنوز تكليف واقعي رهگير پيچيده و پرهزينه نيروي هوايي در دولت جديد ايران هنوز روشن نشده بود تعداد زيادي از تامكتها زمينگير شده بودند.
بحث بازگرداندن و فروش اف-14 هرگاه كه مطرح شد، شهيد فكوري فرمانده وقت نيروي هوايي به مخالفت از آن برخاست تا اينكه با اشغال سفارت امريكا در تهران توسط دانشجويان كه قطع ارتباط با آن كشور را در پي داشت تمام حرف و حديثها پايان يافت. در واقع بايد گفت اشغال سفارت ايالات متحده نقطه عطفي در زندگي تامكت در ايران محسوب ميشود.
ادامه دارد...